نگارش نهم -

درس 1 نگارش نهم

ساغر یزدانی

نگارش نهم. درس 1 نگارش نهم

سلام بچه هاانشا صفحه ۳۱ لطفا از گوگل نباشه

جواب ها

سیران 🙂🤍

نگارش نهم

پیرزن زنبیل به دست کنار مغازه‌ای قدیمی ایستاد و یاد بچگی‌اش افتاد. مغازه‌ای که همیشه بوی نان تازه و شیرینی‌های خانگی از آن به مشام می‌رسید. او به یاد می‌آورد که چگونه در روزهای گرم تابستان، با دوستانش به آنجا می‌رفتند و از شیرینی‌های خوشمزه‌ای که صاحب مغازه با دقت درست می‌کرد، لذت می‌بردند. چشمانش پر از اشک شد، اما این اشک‌ها نه از غم، بلکه از شادی و نوستالژی بودند. او به یاد می‌آورد که چگونه در آن روزها، زندگی ساده و بی‌دغدغه‌ای داشتند. بچه‌ها با هم بازی می‌کردند، در کوچه‌ها می‌دویدند و هیچ نگرانی از آینده نداشتند. پیرزن به یاد می‌آورد که هر بار که به مغازه می‌رفتند، صاحب مغازه با لبخند به آن‌ها خوشامد می‌گفت و همیشه یک تکه نان یا شیرینی به آن‌ها می‌داد. او به یاد می‌آورد که چگونه آن لحظات کوچک، چقدر برایش ارزشمند بودند و هنوز هم در قلبش جا دارند. او به زنبیلش نگاهی انداخت و متوجه شد که در آن، نه تنها خریدهای روزمره‌اش، بلکه یادها و خاطرات شیرینش را نیز حمل می‌کند. هر بار که به مغازه می‌رفت، نه تنها برای خرید، بلکه برای یادآوری آن روزهای زیبا و بی‌دغدغه به آنجا می‌آمد. پیرزن تصمیم گرفت که به مغازه برود و از صاحب آن، که حالا پیر شده بود، دیدن کند. او با قدم‌های آرام و مطمئن به سمت در مغازه رفت و در را باز کرد. بوی نان تازه و شیرینی‌های خانگی دوباره به مشامش رسید و قلبش را پر از شادی کرد. صاحب مغازه، با دیدن پیرزن، لبخند زد و گفت: 'سلام! چقدر خوشحالم که دوباره شما را می‌بینم!' پیرزن با لبخند پاسخ داد: 'من هم خوشحالم. یاد آن روزها همیشه در قلبم زنده است.' آن‌ها شروع به صحبت کردند و پیرزن از خاطراتش گفت. صاحب مغازه نیز از روزهای گذشته و چگونگی تغییرات زندگی‌اش گفت. آن‌ها هر دو متوجه شدند که با وجود گذشت سال‌ها، عشق و دوستی هنوز در دل‌هایشان زنده است. این دیدار نه تنها یادآور خاطرات شیرین گذشته بود، بلکه نشان‌دهنده اهمیت ارتباطات انسانی و ارزش‌های دوستی و محبت در زندگی بود. پیرزن با قلبی پر از شادی و امید، مغازه را ترک کرد و دانست که هرگز نباید فراموش کند که زندگی پر از لحظات زیبا و خاطرات ارزشمند است. او با زنبیل پر از خریدهایش، به خانه برگشت و تصمیم گرفت که هر روز به یاد آن روزها، به مغازه برود و از زندگی لذت ببرد. این داستان به ما یادآوری می‌کند که هر لحظه از زندگی، یک گنجینه است و باید آن را گرامی بداریم.

سوالات مشابه

فاطمه نهم

درس 1 نگارش نهم

سلام بچه یکی انشا در مورد زندگی بنویسه از تو گوگل نباشه معرکه میدم

elahe 🦋

درس 1 نگارش نهم

میشه اینو ادامه بدید و یه نتیجه گیری قشنگ هم بفرستید و اگه بعضی از جمله ها اشتباهی یا عیبی داره بگید کلا نظر بدید و ادامه بدینش تاججج میدم

elahe 🦋

درس 1 نگارش نهم

صفحه 24 رو اگه نوشتید بفرستین

fatemeh Darvish

درس 1 نگارش نهم

سلام انشا درمورد اذان کسی ننوشته اگا نوشته بفرسته لطفا

امیر حسین ..

درس 1 نگارش نهم

انشا درباره ادم فضایی یا اذان بگید به هر کس گفت تاج میدم💀

나비 ...

درس 1 نگارش نهم

سلام بچه ها 🖐🏻 حالتون چطوره؟؟؟ خوبید؟؟ لطفا این انشا رو خودتون نوشتید بفرستید لطفاً لطفاً خودتون نوشته باشید نه از گوگل و کانال تلگرام و....😅 ممنون میشم 🤍

🤍mahdis 🪽

درس 1 نگارش نهم

سلام بچه ها میشه یه انشا درباره موضوعات زیر بگید( از گوگل نباشه)👇 1:صدای زنبور 2:پاییز در روستا تاج میدم

کوثر ...

درس 1 نگارش نهم

تروخدا انشا به هر چی موضوع داریم بفرستید آزاد به دو نفر اول تاج میدم

رستا ‌‌

درس 1 نگارش نهم

سلام کسی میدونه چطوری توطلگرام انشا از هوش مصنوعی بگیریم؟

arnikaa aa88

درس 1 نگارش نهم

موتورسیکلت --- **بند آغازین:** یه روز بعدازظهر، وقتی خیابان‌های شلوغ شهر رو نگاه می‌کردم، موتورسیکلت‌ها رو دیدم که با سرعت از بین ماشین‌ها عبور می‌کردن. این وسیله نقلیه کوچیک و پرقدرت همیشه توجهم رو به خودش جلب می‌کرد. **بند میانی:** موتورسیکلت یه وسیله نقلیه دوچرخ است که توسط یه موتور کوچیک، اما قوی به حرکت درمیاد. این وسیله نقلیه معمولاً برای سفرهای کوتاه و حرکت توی ترافیک سنگین شهری استفاده می‌شه. با موتورسیکلت می‌تونیم به سرعت از بین ماشین‌ها عبور کنیم و به راحتی توی خیابون‌های شلوغ حر

nazanin علیپور

درس 1 نگارش نهم

انشا درمورد اگ مدرسه نبو.... ظنز باشه

sAlma pal

درس 1 نگارش نهم

میشه انشا در مورد گریه های بی صدا بگین ، لطفااا

پریا قزاقی

درس 1 نگارش نهم

بچها فوتبال چیشد ؟؟؟؟

sara :)

درس 1 نگارش نهم

سلام بچه ها انشا درمورد گذر رود خانه بفرستید.🙏 تاج میدم

رستا ‌‌

درس 1 نگارش نهم

میشه لطفن انشام رو کمکم کنید ممنون❤

رستا ‌‌

درس 1 نگارش نهم

سلام میشه یک انشا درمورد اینک داخل اتوبوس هستیم و کلمات جمعیت .هیاهو.احترام.فضایی تنگ.آرامش در داخل انشا باشه خواهش میکنم کمکم کنید انشا خوب نیس😕 مرسی تاج میدم❤❤❤

Sajedeh ✨❤️‍🔥

درس 1 نگارش نهم

سلام دوستان، کسی صفحه ۲۴ نگارش درس اول رو اگر نوشته لطفا برام بفرسته. ممنون تصویر واضح=👑

mohi 🫠🤍

درس 1 نگارش نهم

سلام بچها هرکس اینو نوشته لطفا بفرسته ولی از گوگل نباشه ممنون🙃✨

یاسمین ‌‌‌‌‌‌

درس 1 نگارش نهم

یکی برام انشا با صدای اذان بفرسته لطفا از گوگل نباشه ممنون میشم🙏🙏

yosra 4527

درس 1 نگارش نهم

میشه با موضوع شانس و یا اگه شد با موضوع تصور اتوبوس شلوغ انشا نوشتید بفرسین تاج هم میدم ✨❤ ممنون